to wisecrack, to retort, to answer quickly, to be glib
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او معمولاً در بحثها حاضرجوابی میکند.
She tends to answer quickly during discussions.
او تمایل دارد در جلسات جدی حاضرجوابی کند.
He tends to wisecrack during serious meetings.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حاضرجوابی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حاضرجوابی کردن